عوامل مربوط به معلم:
*نداشتن برنامه و طرح درس مشخص برای یک جلسه آموزشی.
*عدم هماهنگی معلمان و کادر مدرسه در تنبیه و تشویق دانش آموزان و اینکه ممکن است از برخوردهای محبت آمیز و یا تشویق و تنبیه و روش تدریس معلم ، سوء استفاده کنند.
*این نگرش که ؛ بیش از اندازه فعالیت می کند و کسی قدرش را نمی داند .
* داشتن این نگرش که کار وی مهم ، مفید و موثر نیست و نتیجه ای مشهود در دانش آموزندارد.
*مشکلات شخصی معلم مربوط به خارج مدرسه ، مانند داشتن فرزند کوچک ، استراحت ناکافی ،مشکلات مادی ،مشکلات جسمی
*انتقال ناخواسته (احتمالی) مشکلات شخصی و عصبانیت ها به کلاس درس توسط معلم.
*استفاده از یک روش تدریس یکنواخت مانند روش تدریس سخنرانی صرف که دانش آموزان به صورت کامل شنونده و منفعل خواهند بود .
* عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی در کلاس ، پس کلاس تنوعی برای دانش آموز نخواهد داشت و ممکن است رغبتی به شنیدن سخنان معلم نداشته و توجهی به کلاس ننمایند.
*تاکید معلم به انضباط خشک کلاسی دانش آموزان ، که ابتدا منجر به کسالت دانش آموز و سپس معلم خواهد شد.
* بی خبر بودن از آگاهی و دانش دانش آموزان خود، سطح فکر آنان، عواطف و احساسات و اینکه خیلی از دانش آموزان به لحاظ علمی و آموزشی از معلمان جلوتر است.
* این نگرش که والدین دانش آموزان ( خصوصا دانش اموزان مدارس حاشیه شهر و مدارس روستایی ) به درس فرزندان خود توجهی ندارند.
*حساسیت بیش از حد معلم به جنب و جوش دانش آموزان و رعایت مقررات کلاسی و درگیری های احتمالی پس ازآن.
*اختصاص اوقات کلاس به رسیدگی به درگیری ها ی خود با دانش آموزان ، و دانش آموزان با یکدیگر.
*تاکید احتمالی برخی مناطق ، مدیران مدارس و معاونین ، به داشتن نمرات ثبت شده بیشتر توسط معلمان در دفتر نمره ، بدون توجه به انواع شیوه های ارزشیابی و فقط تاکید بر نمرات پرسش پای تخته .که این سبک ارزشیابی ، به میزان زیادی از انرژی معلمان کاسته و آنان را باکمبود وقت مواجه می کند .
* و سایر عوامل